سلام من لينكتو گذاشتم
اگه تو هم بذاري ممنون ميشم
موفق باشي
اگه دوست داري تبادل لينك كنيم واسه بلاگ من يه كامنت بزار
باي
تو رو قسم به عشقمون به پاكي اون دلاي صادقمون
يه وقت منو تنها نذاري منو با اين دل عاشق رها نكني
تو رو قسم به اون چشات به اون نار نگاه سيات
بيخبر منو قال نذاري منو آواره صحرا نكني
تو رو قسم به اون صدات به اون حرفاي قشنگ و بي ريات
وقت رفتن من و بيخبر نذاري
سلام.
راستشو بگم خفن ترسيدم.اين چه مصيبتي بود اول صبحي اومدم تو اين خانه هك
از طرح وبلاگ كه بگذريم مطالب قشنگي داره كه با مصيبت نامه و خفن و اسكلت و اينا اصلا نمي خونه.
به هرحال...
به اميدظهور
درپناه حق.موفق باشيد
التماس دعا
سلام .... خسته نباشي ...... وبلاگت خيلي باحاله .... فقط وقتي آدم مياد توش قلبش واي ميسه اگه يه ذره عكساي مهربون تري بذاري بهتره موفق باشي .... به منم سر بزن ..... قربونت مريم
اي پيداي دور از چشم !
ديري است تا من مي چشم رنجاب تلخ انتظارات را
روياي عشقت را در اين گودال تاريك آفتاب واقعيت كن !
سلام دوست عزيز.
عجب شعر قشنگي بود . خيلي به دلم نشست .
منم بروز كردم
موفق و هميشه خندون باشي
يا علي
مي شود با يك نگاه عاشق شد از طلوع شهر روياها خارج شد مي شود با يك نگاه شكوفا شد از جاده آرزوها فارغ شد مي شود زندگي را از سر گرفت با گلهاي كوچه رازقي اميد گرفت
مي شود با يك نگاه عاشق شد
از طلوع شهر روياها خارج شد
مي شود با يك نگاه شكوفا شد
از جاده آرزوها فارغ شد
مي شود زندگي را از سر گرفت
با گلهاي كوچه رازقي اميد گرفت
آري اين منم اماچه سود
« او» كه در من بود ،ديگر نيست، نيست
مي خروشم زيرلب ديوانه وار
«او» كه در من بود آخر كيست ، كيست؟
سلام آقا محسن
گفتي نظر بدم در باره وبلاگت خوب اين سري اومدم كه نظر بدم
وبلات عالي بود واقعا توپ
آري من امروز دوردست ترين افق ها را مي شنوم.
و باز هم سکوت..
سکوت هاي طولاني من...
چه خواهم گفت..تو ميداني...
اين قسمت خيلي قشنگ بود !
سلام عزيز...!!!
هق هق هق هق
من اصلا تحمل اين صحنه هاي درام رو ندارم....!
ببخشيد با اجازه..!!!!
راستي يادم باشه به سعيده بگم دومين نفر بودش نه اوليييييي....
موفق باشي....
شهياد....
سلام..آقا محسن .خوبي؟؟مطلبت خيلي قشنگ بود..و اما از عشق .عشق يتيم تر از آن است كه به دست رودخانه روزگارش بسپاري..
از صليب هاي كهنه سنتي كه به گردن ميكشيم ،اميد معجزه نيست.عشق مسيحاي زندگي است .كه ديگر بار زنده بودنت را اعجاز ميكند..به صليب سنتش مكش!
اي بابا .شما مگه محسن نيستي ..مصيبت خفني ديگه..گفتم شايد يادت رفته كه از ما پرسيدي..اين يكي مثه اينكه زودتر از من سند كردا......
